الهی! دلی ده که در شکر تو جان بازیم و جانی ده که کار آن جهان سازیم:
الهی! دانایی ده که از راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.
الهی! دستم گیر که دست آویز ندارم و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.
الهی! نگاهدار تا پشیمان نشویم و به راه آر که سرگردان نشویم.
الهی! تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند.
بگشای دری که در گشاینده تویی بنمای رهی که ره نماینده تویی
من دست به هیچ دستگیری ندهم کایشان همه فانیاند و پاینده تویی
الهی! اگر یک بار بگویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.
الهی! چون به تو نگریم پادشاهیم تاج بر سر، و چون به خود نگریم خاکیم بلکه از خاک کمتر.