هزار و سیصد و اندی سال
با کم و زیادش
....
همه حصرت ما اینه که
چرا مدینه نبودیم
چرا کوفه نبودیم
چرا کوچه بنی هاشم نبودیم
چرا تو کربلا نبودیم
..
چون اون جوری
غریببانه و مظلومانه آقامون رو
...
هزار و سیصد و اندی سال
..
ولی
خیلی جالبه
اونها می گفتند
گفتند بیان تمام همت و هستی و مردنگی مون رو جمع کنیم که ببینیم بعد از این مدتهه هزار چهارصد سال می تونیم بزاریم این یکی آقامون تنها و غریب باشه
اونها می گفتند
...
بسیجی شهید ابوالفضل سپهر
ای شهدا!
برای ما حمدی بخوانید که شما زنده اید و ما مرده
آیا به همین زودی باید پلاک های غبار گرفته
مفقود الجسد هایمان از گردن غیرت فروافتد؟
اگه به نیت اون مینویسی چرا نظر دادن من برات مهمه؟ که میگی «لطفا تا نظر ندادید خارج نشوید» ...